سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«پول بیشتر یا کیفیت بهتر؟»

 

گفتگو با رضا احدنژاد، پیمانکار باسابقه تهرانی درباره افزودنی‌های بتن 

مصاحبه‌گر: آرمان محمدزاده – زمستان 1402 

 

یکی از چیزهایی که همیشه برایم جالب بوده، واکنش پیمانکارها به بحث افزودنی‌ بتن است. برخی آن را هزینه اضافی می‌دانند، برخی هم آن را ناجی پروژه. به همین خاطر تصمیم گرفتم با رضا احدنژاد گفت‌وگویی داشته باشم. کسی که حدود 25 سال در کار ساخت‌وساز فعال بوده و پروژه‌های مسکونی، تجاری و حتی صنعتی زیادی در کارنامه‌اش دارد.

 

نشست‌مان در کارگاه پروژه‌ای در جنت‌آباد برگزار شد. چای روی آتش بود و صدای بتن‌ریزها از طبقه پایین شنیده می‌شد.

 


 

آرمان محمدزاده: 

آقای احدنژاد، خیلی‌ها معتقدند افزودنی بتن فقط یک هزینه‌ی اضافیه. شما به‌عنوان کسی که سال‌ها با بتن و سازه سر و کار داشته‌اید، نظرتون چیه؟

 

رضا احدنژاد (با لبخند): 

والا اگه این سؤالو 15 سال پیش از من می‌پرسیدی، خودمم می‌گفتم ولش کن، همون سیمان و ماسه کافیه! ولی تجربه چیز دیگه‌ای نشونم داد. بار اول که روان‌کننده استفاده کردیم، یادمه زمستون بود، هوای تهران سرد و پمپاژ سخت. اپراتور پمپ دیگه داشت گریه‌اش می‌گرفت. یکی از بچه‌های آزمایشگاه گفت بیا یه فوق‌روان‌کننده بزنیم تو میکسر. زدیم، بتن نرم شد، راحت رفت بالا. همون روز فهمیدم قیمت افزودنی یه‌جور سرمایه‌ست.

 


 

آرمان: 

پس به‌نظر شما هزینه‌ای که بابت افزودنی پرداخت می‌شه، در طول پروژه جبران می‌شه؟

 

احدنژاد: 

نه‌تنها جبران می‌شه، بلکه به‌صرفه‌ست. بگذار برات یه مثال بزنم. تو یکی از پروژه‌ها توی چیتگر، از افزودنی دیرگیر استفاده کردیم. بتن‌ریزی تا شب طول کشید، ولی هیچ بخش از بتن توی پمپ خشک نشد. اگه اون روز بتن خراب می‌شد، باید کف فونداسیون رو کَنده و دوباره می‌ریختیم. حالا هزینه‌ی کندن، تأخیر در پروژه، خسارت مهندس ناظر و… رو حساب کن. کل اون ضرر شاید 200 میلیون می‌شد، ولی ما با 3 میلیون افزودنی، اون فاجعه رو پیشگیری کردیم.

 


 

آرمان: 

در مورد سازه‌های بلند یا پروژه‌های خاص، چطور؟ اون‌جا هم همین دیدگاه رو دارید؟

 

احدنژاد: 

اونجا که دیگه بدون افزودنی نمی‌تونی اصلاً کار کنی. بتن خودتراکم، کاهنده آب نسل جدید، مواد ضدخوردگی، ضدیخ بتن – اینا همه ابزارای ضروری‌ان. حتی در پروژه‌ای مثل پارکینگ طبقاتی یا استخر، بدون مواد آب‌بند اصلاً ضمانت نمی‌دی. یه‌بار تو پروژه‌مون ناظر گفت: «افزودنی هزینه نیست، بیمه‌ی بتن‌تونه.»

 


 

آرمان: 

اگه بخواین فقط یک جمله به یه پیمانکار تازه‌کار درباره افزودنی‌ها بگید، چی می‌گید؟

 

احدنژاد: 

می‌گم: «تو اگه امروز پولِ افزودنی ندی، فردا ده برابرشو خرج ترمیم و دعوا و تعویض می‌کنی.»

 


 

مصاحبه که تمام شد، رضا احدنژاد سری به لیست متریال کارگاه زد و گفت:

— «مهندس، ببین لیست روان‌کننده‌ها رو چک کن، فردا پمپ داریم برای سقف دوم.»

 

برای من، این گفتگو یادآور همان لحظه‌ای بود که سال‌ها پیش برای اولین بار کلمه‌ی افزودنی بتن را در یک کارگاه کوچک شنیدم. امروز اما می‌دانم که خیلی وقت‌ها، چیزی که در ابتدا “هزینه‌ی اضافی” به‌نظر می‌رسد، درواقع “نجات‌دهنده‌ی پروژه” است.

 

 



یادداشتهای میدانی مهندس آرمان محمدزاده، گروت ریزی صفحه ستون

 

عنوان: گروت در جای درست 

 

آفتاب، تیرآهن‌ها را از صبح زود داغ کرده بود. در یکی از پروژه‌های صنعتی در حومه یزد، آرمان محمدزاده، مهندس ارشد کارگاه، در محل اجرای فونداسیون دستگاه ایستاده بود. قرار بود امروز، نصب صفحه‌ستون اصلی انجام شود — جایی که دقت، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت بود.

 

آرمان پوشه پروژه را باز کرد و رسید به برگه‌ای که با ماژیک قرمز علامت زده بود:

دستورالعمل اجرای گروت زیر صفحه‌ستون 

 

با صدای بلند به سرپرست کارگاه گفت:

«هیچ مرحله‌ای رو سرسری نگیریم. این گروت، تحمل‌کننده اصلی بار عمودیه. باید بی‌نقص باشه.»

 

بولت‌ها از قبل نصب و تراز شده بودند. زیر صفحه‌ستون با دقت تمیز شده بود. آرمان زانو زد و کف سطح بتنی را لمس کرد. خشک بود، اما نه گردآلود — نشانه خوبی بود.

 

پرسید:

«چه گروتی داریم استفاده می‌کنیم؟»

 

تکنسین جواب داد:

«همون گروت آماده‌ای که همیشه استفاده می‌کنیم — P.N Grout G2. پایه سیمانی، غیر انقباضی، با افزودنی‌های ریزدانه و روان‌ساز.»

 

آرمان سرش را تکان داد.

«آره، این محصول امتحانشو پس داده. توی پروژه سدسازی هم ازش استفاده کردم. یکنواخت، مقاوم، بدون ترک‌خوردگی.»

 

مخلوط آماده شد. روان، یکدست و بدون جدایش سنگدانه. آرمان به دقت عملیات ریختن گروت را زیر صفحه‌ستون نظارت کرد. گروت از یک سمت ریخته شد تا خودش زیر صفحه را پر کند و هیچ هوای محبوسی باقی نماند.

 

زیر لب گفت:

«هیچ نقطه‌ی خالی، یعنی ریسک شکست.»

 

یکی از مهندسین جوان پرسید:

«مهندس، نمی‌شد به‌جای این، از یه بتن سبک استفاده کنیم؟»

 

آرمان با لبخند گفت:

«بتن برای حجم زیاده. گروت برای دقته. وقتی میلی‌مترها مهمن، فقط گروت جواب می‌ده.»

 

تا عصر، گروت سفت شده بود. سطحش صاف و یکنواخت بود. در عرض 24 ساعت به مقاومت 25 مگاپاسکال می‌رسید، و بعد از 28 روز، بیش از 60 مگاپاسکال — دقیقاً مطابق با برگه مشخصات فنی P.N Grout G2.

 

در دفترچه یادداشتش نوشت:

 

«گروت P.N Grout G2 با روانی عالی، گیرش کنترل‌شده، مقاومت اولیه بالا و بدون انقباض، اجرای صفحه‌ستون را دقیق و قابل اطمینان کرد. اجرای موفق زیر دمای محیط 34 درجه سانتی‌گراد، بدون ترک، جمع‌شدگی یا کاهش حجم.»

 

و هنگام بستن دفترچه، در حاشیه اضافه کرد:

 

«استحکام واقعی همیشه دیده نمی‌شه — گاهی لایه‌ای نازک، پایه‌ی کل سازه‌ست.»

 

سپس از جا بلند شد، نگاهی به صفحه‌ستون ترازشده انداخت و آرام به سمت بتن‌ریزی فردای پروژه حرکت کرد.


سیمانها فقط خاکستری نیستند؛ تجربه من از انتخاب سیمان مناسب در یک

نویسنده: آرمان محمدزاده – مهندس عمران 

 

اولین‌بار که تفاوت بین انواع سیمان را به‌طور جدی حس کردم، در یکی از پروژه‌های ساخت‌وساز شهری در جنوب تهران بود. ما در حال اجرای سازه‌ای نسبتاً بزرگ بودیم که شامل یک پارکینگ طبقاتی و چند بلوک مسکونی می‌شد. در نگاه اول شاید تصور کنید که برای همه‌ی این اجزا فقط کافی است سیمان تیپ 2 را سفارش دهیم و کار را شروع کنیم. اما واقعیت پروژه کاملاً فرق داشت.

 


 

 

?? 

سیمان تیپ 2 – پایه و اساس کار

 

 

در اغلب قسمت‌های این پروژه، به‌ویژه در اجرای فونداسیون و ستون‌ها، ما از سیمان پرتلند تیپ 2 استفاده کردیم. دلیل اصلی انتخاب این نوع سیمان، مقاومت مناسب آن در برابر سولفات‌های متوسط موجود در خاک محل پروژه بود. خاک منطقه از نظر ژئوتکنیکی نیاز به مقاومت نسبی در برابر سولفات داشت و سیمان تیپ 1 انتخاب معقولی نبود.

 

همچنین، دمای هیدراسیون این نوع سیمان نسبت به تیپ 1 پایین‌تر بود و این موضوع برای بتن‌ریزی‌های حجیم، مثل فونداسیون، بسیار اهمیت داشت. اگر دمای داخلی بتن بالا می‌رفت، ترک‌های حرارتی ایجاد می‌شدند که آسیب‌زننده بودند.

 


 

 

?? 

سیمان تیپ 5 – در مقابل دشمن پنهان

 

 

در بخشی از پروژه، یک مخزن ذخیره‌ی آب خاکستری طراحی شده بود. آزمایش‌های خاک منطقه نشان می‌داد که میزان سولفات در اطراف این مخزن زیاد است. همین موضوع باعث شد تصمیم بگیریم از سیمان تیپ 5 استفاده کنیم. این سیمان با مقاومت بالا در برابر سولفات، گزینه‌ای ایمن برای این بخش بود.

 

اگر در این شرایط از سیمان معمولی استفاده می‌کردیم، خوردگی میلگرد و ترک‌های ریز در دیواره‌های مخزن به‌مرور ظاهر می‌شدند. گاهی انتخاب نادرست سیمان می‌تواند سال‌ها عمر سازه را کاهش دهد، بدون اینکه متوجه شویم.

 


 

 

?? 

سیمان سفید – برای زیبایی و دقت

 

 

در بخش ورودی پروژه و محوطه‌سازی، لازم بود سطحی بتنی و ظاهری شکیل داشته باشیم. برای ساخت جداول، نیمکت‌ها و حتی کفپوش بعضی مسیرها، از سیمان سفید استفاده کردیم. استفاده از این نوع سیمان، با ترکیب مناسب سنگ‌دانه‌های سفید و رنگی، به ما اجازه داد تا هم زیبایی بصری حفظ شود و هم کیفیت فنی.

 

نکته‌ای که یاد گرفتم این بود که سیمان سفید فقط برای مجسمه‌سازی یا تزئینات نیست؛ با طرح اختلاط درست، می‌تواند به اندازه‌ی سایر سیمان‌ها مقاوم باشد.

 


 

 

?? 

سیمان پوزولانی – پایدار در برابر زمان

 

 

برای کف پارکینگ‌ها و بخش‌هایی که در معرض تغییرات رطوبتی و دمایی بودند، ما از سیمان پوزولانی استفاده کردیم. این نوع سیمان که با مواد معدنی طبیعی (پوزولان‌ها) غنی شده، مزایای خاصی دارد: کاهش حرارت هیدراسیون، افزایش دوام و کاهش نفوذپذیری.

 

مهندس ناظر تاکید داشت که این سیمان در بلندمدت دوام بیشتری دارد، به‌ویژه در محیط‌های شهری که گازهای اسیدی ناشی از آلودگی هوا و باران اسیدی، سازه را تهدید می‌کند.

 


 

 

?? 

سیمان ضدآب – انتخاب هوشمند برای نشت صفر

 

 

در بخشی از پروژه، یک کانال عبور آب‌های سطحی طراحی شده بود که باید کاملاً آب‌بند می‌بود. در این قسمت، با استفاده از سیمان آب‌بند یا واترپروف و افزودنی‌های مکمل، توانستیم کانال را بدون نیاز به عایق‌کاری اضافی، ایمن کنیم.

 

این تجربه به من آموخت که سیمان‌هایی با عملکرد خاص می‌توانند جایگزین سیستم‌های پیچیده‌ی عایق‌کاری شوند، مشروط به اینکه طرح اختلاط و اجرای بتن درست انجام شود.

 


 

 

?? 

جمع‌بندی شخصی من

 

 

در پایان این پروژه، وقتی داشتم گزارش نهایی را می‌نوشتم، به یک نکته کلیدی رسیدم:

 

سیمان فقط یک ماده خاکستری نیست؛ بلکه ابزاری هوشمند است که اگر درست انتخاب شود، می‌تواند عمر سازه را چندین برابر کند. 

 

ما مهندسان عمران باید یاد بگیریم که فقط به مقاومت فشاری بتن فکر نکنیم. باید خاک را بشناسیم، محیط را تحلیل کنیم، و مطابق با آن، سیمان مناسب را انتخاب کنیم. چون گاهی یک انتخاب اشتباه در نوع سیمان، می‌تواند به قیمت بازسازی یک پروژه تمام شود.

 

امیدوارم تجربه من از این پروژه برای شما هم مفید باشد؛ چه در کارگاه باشید، چه در دانشگاه.

 

با احترام

آرمان محمدزاده، مهندس عمران


روزی که بتن حرف زد؛ خاطرهای از آرمان محمدزاده

یکی از روزهایی که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم، مربوط می‌شه به اواخر تابستون سال 1397؛ همون دوره‌ای که برای گرفتن واحدهای کارآموزی به یه پروژه بزرگ ساختمونی در حال اجرای اسکلت بتنی معرفی شده بودم. هوا هنوز گرم بود و گرد و غبار همیشه توی صورتت می‌نشست. ولی اون روز یه اتفاق باعث شد تا دیدم نسبت به بتن برای همیشه تغییر کنه.

 

اون روز مسئول کنترل کیفیت سایت، مهندس یزدان‌دوست، وقتی متوجه شد که دارم یادداشت‌برداری می‌کنم، لبخند زد و گفت: «آرمان، اگه واقعاً می‌خوای مهندس بشی، باید با بتن مثل یه موجود زنده رفتار کنی. باید بفهمی چی می‌خواد، چی نمی‌خواد!» خندیدم و گفتم: «بتن حرف می‌زنه؟» گفت: «آره، وقتی افزودنی‌هاش رو بشناسی، حرفاشو می‌فهمی!»

 

اون روز منو برد به آزمایشگاه پروژه. اونجا برای اولین بار با انواع افزودنی‌های بتن آشنا شدم. از روان‌کننده‌ها گرفته تا زودگیرها، دیرگیرها، حباب‌زاها و مواد آب‌بند. دیدم که هر کدوم برای یه کاربرد خاص طراحی شده‌ن و اگه اشتباه استفاده بشن، می‌تونن فاجعه‌بار باشن. مثلاً اونجا یاد گرفتم که روان‌کننده‌های پایه پلی‌کربوکسیلاتی برای کارهای دقیق‌تر با نیاز به اسلامپ بالا استفاده می‌شن و قدیمی‌ترها مثل لیگنوسولفونات برای مصارف عمومی‌تر بودن.

 

مهندس یزدان‌دوست یه نمونه آزمایشی از بتن تازه آماده کرد و دوتا افزودنی مختلف بهش زد. یکی با روان‌کننده معمولی و یکی با روان‌کننده پیشرفته. فقط با نگاه کردن به اسلامپ و واکنش بتن، فهمیدم که این مواد چقدر مهم هستن.

 

اون روز فهمیدم بتن فقط یه مخلوط ساده از سیمان و شن و ماسه نیست. دنیاییه که اگه واردش بشی، می‌تونه بهت نشون بده مهندسی چقدر لایه‌لایه و دقیق می‌تونه باشه. از همون روز تصمیم گرفتم بیشتر درباره مواد افزودنی تحقیق کنم. حتی موضوع پایان‌نامه‌م رو بعدها به تأثیر روان‌کننده‌های بتن روی خواص مکانیکی اختصاص دادم.

 

و حالا هر وقت کسی می‌پرسه چرا اینقدر به بتن علاقه‌مندم، فقط می‌گم: «چون یه روز، توی کارگاه، وقتی همه‌چی خاکستری بود، بتن باهام حرف زد.»